بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام علی من این روزا حسابی گذاشتیمون سر کار ها شیطون! هی پیغام میفرستی که:آب زنید راه را،هین که نگار میرسد....بعد که خودمونو آماده میکنیم کلی بهمون میخندی!! تازگیا ماشاالله خیلی پر قدرت شدی!پاتو یه جوری به شکمم فشار میدی که کاملا میاد بیرون و بابایی جونت هم میبینه و کلی میخنده و قربون صدقت میره! راستی چندروز پیش رفتیم شیراز آزمایش دادیم و برای بانک خون بند ناف ایران ثبت نام کردیم،انشاالله که مشکلی موقع گرفتن خونت پیش نیاد و البته انشاالله که هیچوقت نیاز بهش پیدا نکنی امروز هم مامان جونی و خاله ات و باباجونیت با کل خانواده(عمه ها و دخترعمه)رفتن مشهد،خوشبحالشون!آخ که چقد دلم برا حرم آقا ت...